سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به نام خدای مهربانی ها

چه روزهای غریبی ست این روزها!

آقاجان...دلم تنگ است...

تنگ غربت شما... تنگ یتیمی شما...

من هیچ وقت نخواهم فهمید که در تنهایی یتیم شدن یعنی چه؟

اما فقط می توانم به اندازه کوچکی روحم در داغ از دست دادن پدر با شما شریک شوم... اما...

اما امان از این روزهای پر از غربت...

به خودمان که نگاه می کنم می بینم خیلی وقت است یتیم شده ایم...

خیلی وقت...

آنقدر که هنوز به دنیا نیامده بودیم...

نمی دانم غصه دار باشم یا خوشحال.

غصه دار از غصه دار شدن شما...

غصه دار از شروع یتیمی خودمان...

یا خوشحال از آغاز امامت تان...

آقاجان... مولای نازنینم...

آغاز امامت تان بر شما و بر ما مبارک...

اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر واجعلنا من خیر أعوانه و أنصاره و المستشهدین بین یدیه و بلغه منا تحیه و سلاما



[ شنبه 91/10/30 ] [ 10:28 عصر ] [ مهدی یاوران ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

نویسندگان
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 105
کل بازدیدها: 253707